معنی کتاب مراجع تقلید
حل جدول
رساله
فرهنگ فارسی هوشیار
خاستگاهان کیش
لغت نامه دهخدا
مراجع. [م َ ج ِ] (ع اِ) ج ِ مرجع. (منتهی الارب). رجوع به مَرجَع شود.
مراجع. [م ُ ج ِ] (ع ص) زن که به موت شوی به خانه ٔ پدر و مادر خود بازگردد. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). در اقرب الموارد بدین معنی «راجع» و در متن اللغه راجع و مُرجِع آمده است. || رجوع کننده. مراجعه کننده. ج، مراجعین، مراجعان. کسی که از پی کاری آمده است. || مراجعت کننده. بازگردنده. ج، مراجعین، مراجعان.
فرهنگ معین
(مَ جِ) [ع.] (اِ.) جِ مرجع.، ~ تقلید مجتهدانی که مردم از آنان در احکام شرعی تقلید کنند.، ~ قانون منابعی که قوانین از آن ها اقتباس و استنباط شده است.، ~قانونی مؤسسات و اداراتی که بر طبق قانون برای مراجعه افراد به منظور تنظیم روابط افراد با هم
واژه پیشنهادی
سید موسی شبیری زنجانی
جعفر سبحانی
سیدعلی سیستانی
محمد اسحاق فیاض
سید کاظم حائری
اسدالله بیات زنجانی
سید صادق حسینی شیرازی
سید محمد حسینی زنجانی
محمدرضا نکونام
سید کمال حیدری
معادل ابجد
1281